در دوران معصومین
به وبلاگ خودتون خوش آمدید
چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, :: 12:12 ::  نويسنده : سعید .ص

نصاري او را دوست داشتند از حدش بالا بردند.
مدرک:
تاريخ الخلفاء ص 174 تاءليف جلال الدين عبدالرحمن بن ابي بکر سيوطي امام حافظ، مورخ اديب داراي در حدود ششصد جلد کتاب ميباشد، بسال 849 هجري متولد شد، و بسال 911هجري وفات يافت.
((علي عليه السلام را جمعي دشمن داشته باو تهمتها زدند و قومي او را دوست داشتند و در حقش ادعاي الوهيت کردند حضرت خودش ‍ ميفرمايد:
(( سيهلک في صنفان محب مفرط يذهب به الحب الي غير الحق و مبغض مفرط يذهب به البغض الي غير الحث الناس في حالاالنمط الاوسط فالزموه )) : بزودي دو صنف در حق من هلاک و تباه ميشوند: دوستاني که محبت زياد آنها را براه ناصواب ميکشاند، و دشمناني که کينه زياد آنها را براه ناحق سوق ميدهد، بهترين مردم درباره من اشخاص ميانه مي باشند، ملازم اين راه باشيد -(ع ) ))مدرک نهج البلاغه خطبه 127.


5 - نويسندگان رسول خدا

اهل تحقيق از سيره نويسان نقل ميکنند که علي عليه السلام، زيد بن ارقم وحي را مي نوشتند، حنظلة بن ربيع تميمي و معاوية بن ابي سفيان به پادشاهان و روساء قبائل نامه مي نوشند، و همچنين صورت حساب جمع و تقسيم صدقات را مي نوشتند.
مدرک:
شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 1 ص 338.
علي عليه السلام کوچکترين پسر جناب ابوطالب بود، پس از سي سال از ولادت رسول اکرم در ميان کعبه معظمه بدنيا آمد، مادرش فاطمه دختر اسد از زنان مومنه و عفيفه بود، علي عليه السلام از شش سالگي تحت تربيت روسل اکرم قرار گرفت و تا آخر عمر از آنحضرت جدا نشد و در همه غزوات غير از تبوک حضور داشت، پس از رسول خدا سالها محروم و خانه نشين شد، پس از کشته شدن عثمان بسال 36 هجري به خلافت رسيد، مدت خلافتش چهار سال و نه ماه بود، بسال چهل هجري شب نوزدهم ماه رمضان بدست ابن ملجم لعنه الله ضربت خورد و شب 21 چشم از جهان فرو بست، فضائل و مناقب آن حضرت به حد حصر نيايد.
زيد بن ثابت: از دانشمندان صحابه و از نويسندگان رسول خدا بود، گويند که زبان سرياني و عبراني و ايراني را بدستور رسول اکرم ياد گرفت، در خلافت ابوبکر بدستور او و عمر قراني نوشت، وي عثماني بود و از علي عليه السلام انحراف داشت لذا در جنگهاي آنحضرت شرکت نکرد، وفاتش ‍ را بين سالهاي 45 تا 55 نوشته اند.
معاويه: پسر ابوسفيان و هند از دشمنان سرسخت اسلام و رسول اکرم بود که موقع فتح مکه اظهار اسلام نمود، در سال 20 هجري از طرف عمر والي شام شد، عثمان هم او را تثبيت نمود، و درخلافت علي عليه السلام با آنحضرت مخالفت نمود و در صفين به جنگ با آن بزرگوار برخاست، پس از شهادت علي عليه السلام و صلح امام حسن عليه السلام با زور و بزوير به خلافت اسلامي تسلط يافت، از صلحاي زياد را از امت اسلامي بقتل رسانيد، تا آنکه پس از چهل سال امارت و خلافت در نيمه ماه رجب سال 60 هجري در شام از دنيا رفت.


6 - تفصيل نويسندگان نبوي

علي بن ابيطالب با آن شرافت و بزرگواري و عثمان ابن عفان وحي را مينوشتند، اگر اين دو غائب بودند ابي بن کعب و زيد بن ثابت وحي را مي نوشتند و اگر ايندو هم نبودند ديگران مي نوشتند، خالدبن سعيد بن عاص و معاويه در احتياجات معمولي آنحضرت مي نوشتند، مغيرة بن شعبه و حصين بن نميرگاهي از خالد و معاويه نيابت ميکردند، حذيقه بن يمان تخمين ميوه هاي حجاز را مي نوشت عبدالله بن ارقم و زيدبن ثابت از طرف حضرت به پادشاهان نامه مي نوشتند، معيقب بن فاطمه غنائم نبودي را مي نوشت، حنظلة بن ربيع از همه اينها در صورت نبودشان نيابت مي کرد.
مدرک:
العقد الفريد چاپ مکتبة المثني بغداد تاءليف: ابو عمراحمد بن محمد بن عبدربه اندلسي مرواني مالکي متوفاي 328 هجري.
عثمان بن عفان از بزرگان بني اميه بود، بوسيله تبليغ ابوبکر اسلام آورد، رسول خدا دخترش رقيه را به نکاح او در آورد، عثمان با رقيه به حبشه مهاجرت کرد سپس به مکه مراجعت نمود، پس از وفات رقيه با ام کلثوم دختر ديگر پيامبر ازدواج نمود، پس از قتل عمر بسال 23 هجري در اثر شورائي که علي عليه السلام از آن شکايت دارد به خلافت رسيد، در اثر کارهاي ناروائي که از او و اطرافيانش سر زد جمعي از مسلمانان به او شوريده در ماه ذي الحجه سال 35 هجري او را کشتند.
ابي بن کعب: از فضلاء و فقهاء اصحاب رسول اکرم و کاتب وحي بود، وي ياز جمله دوازده نفر است که در عقبه با پيامبر بيعت کردند به خاندان نبوت علاقه داشت، از حمله دوازده نفر بود که پاي منبر ابوبکر بپا خاسته با ايراد خطبه به او اعتراض کردند، تاريخ وفات او مورد اختلاف است.
خالد بن سعيد: از نيکان بني اميه و از پيشقدمان در اسلام بود، با مهاجران به حبشه رفت ، پس از مراجعت به مدينه کارهاي مهم از طرف پيامبر انجام ميداد، پس از وفات حضرت با خلفاء همکاري نکرد، در سال سيزدهم هجري در جنگ اجنادين شام شهيد شد.
حذيفة بن يمان: از بزرگان اصحاب رسول خدا بود، مقامي بس ارجمند داشت، و تنها کسي بود که منافقان را مي شناخت، مدتي از طرف عمر حاکم مدائن بود، حذيفه در دوستي امير المومنين عليه السلام ثابت قدم بود، همواره به دوستي او سفارش ميکرد، در سال 36 هجري چهل روز پس از قتل عثمان در مدائن از دنيا رفت.


7 - او کاتب وحي نبود

رسول اکرم مدت 22 سال سرگرم دعوت مردم بود، وحي نازل ميشد و حضرت آنرا به اصحاب ميخواند و آنها مي نوشتند و جمع ميکردند، و کلمه کلمه حفظ مي نمودند، معاويه آنجا بود که خدا ميداند، در ماههاي آخر عمر رسول خدا بظاهر مسلمان شد و چند ماه براي آن حضرت نويسندگي کرد، طرفداران معاويه آوازه او را بلند نموده و مقام او را بالا برده و کاتب وحي معرفي کردند، و اين عنوان را مخصوص او نموده و از ديگران سلب کردند ((چنانکه او را بخاطر خواهرش ام حبيبه خال المؤمنين ناميدند، ولي محمد بن ابوبکر را که پسر خليفه اول و برادر عايشه همسر محترمه نبوي بود خال المؤمنين نگفتند - ع ))
مدرک:
کتاب مروج الذهب ج 3 ص 53 دار الاندلس تاءليف شيخ المورخين ابوالحسن علي بن حسين بن علي مسعودي، در بغداد رشد و نمو يافت، در شهرهاي هند و ايران و عراق و مصر و شام سياحت نمود، بسال 333 هجري و بقولي 345 هجري از دنيا رفت.


8 - يادي از پدر کرد

در حديث آمده که فاطمه زهراء عليهما السلام مقداري نان خدمت پدرش ‍ تقديم نمود، حضرت پرسيد: اين چيست ؟ گفت: نان پخته بودم، دلم آرام نگرفت و اجازه نداد که بي تو بخورم لذا اين مقدار نان را هم براي تو آوردم، حضرت نان را گرفت و ميل نمود و بعد فرمود: در مدت سه روز اين اولين طعامي است که پدرت بدهان ميگذارد.
مدرک:
شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 1 ص 129
فاطمه زهراء دختر رسول خدا افضل زنان عالم، همسر علي مرتضي، مادر حسن و حسين، بقول اکثر علماء شيعه در بيستم جمادي الاخري سال پنجم بعثت از مادر معظمه خديجه کبري متولد شد، و بقول اکثر علماء اهل سنت پنج سال قبل از بعثت، در سال دوم هجرت با علي عليه السلام ازوداج نمود، در سال جمادي الاخري و بقولي در سيزدهم جمادي الاول سال 11 هجري از دنيا رفت.


9 - از علي عليه السلام دفاع کرد

روزي ابو امامه باهلي بر معاويه وارد شد، معاويه او را در پهلوي خود نشاند، دستور داد غذا آوردند، با دست خود بدهان ابوامامه لقمه گذاشت، پس از صرف غذا با دست خود سر و محاسن او را معطر نمود، سپس يک کيسه طلا پيش ابوامامه گذاشت، پس از انجام همه اين کارها معاويه گفت:
ترا بخدا من افضل و بهترم يا علي بن ابيطالب ؟ ابو امامه گفت: دروغ نخواهم گفت، اگر قسم هم نميدادي راستش را ميگفتم، بخدا قسم علي از تو افضل و کريمتر است، اسلامش با سابقه تر و خويشاونديش با رسول خدا نزديکتر است، و نسبت به مشرکين سختگيرتر، و زحمات و خدماتش در نظر امت اسلامي از تو بيشتر است.
معاويه ميداني علي کيست ؟ او پسر عم رسول خدا و شوهر سيدة النساء و پدر حسن و حسين سيد جوانان اهل بهشت، و برادر زاده حمزه سيد الشهداء و برادر جعفر ذوالجناحين است، تو چگونه خود را با همچو شخصيتي برابر ميکني ؟!
معاويه خيال ميکني به جهت محبت و طعام و احسان تو، ترابر علي ترجيح خواهم داد که پيش تو با ايمان آمده و بي ايمان بروم ؟! بد فکر کرده اي، سپس برخاست و از نزد معاويه بيرون رفت، معاويه کيسه طلا را از پي او فرستاد ولي او نپذيرفت و گفت: بخدا قسم يک دينار هم از او قبول نميکنم.
مدرک:
سفينة البحار ج 1 ص 669 تاءليف محدث جليل القدر حاج شيخ عباس ‍ قمي متولد حدود 1290 قمري صاحب تاءليفات سودمند بسيار، متوفاي شب سه شنبه 23 ذي الحجه سال 1359 قمري در نجف اشرف و مدفون در صحن شريف علوي.
((پس از شهادت علي عليه السلام معاويه تلاش ميکرد که مقام و موقعيت و محبت آن حضرت را نيز از دلها بيرون ببرد، لذا به هر وسيله متوسل ميشد، بعضي را پول ميداد و احترام مصنوعي ميکرد، عده اي را ميکشت، و از نقل فضائل آن حضرت قدغن ميکرد، ولي موفق نشد و فضائل علي عليه السلام شرق و غرب را فرا گرفت - ع ))
ابو امامه باهلي: نامش صدي بن عجلان است از اصحاب رسول خدا بود، در شام سکونت داشت، معاويه برايش نگهبان گذاشته بود که نزد علي عليه السالم بسال 86 هجري در شام از دنيا رفت.


10 - خطبه نماز را تغيير دادند

ابو سعيد خدري نقل ميکند که مروان بن حکم امير مدينه بود، براي اقامه نماز عيد با او به صحرا رفتم، وقتي به مصلي رسيديم ديدم ((کثير بن صلت ))منبري درست کرده و مروان ميخواهد پيش از نماز عيد خطبه بخواند - در صورتي که خطبه نماز عيد بعد از نماز است - لباسش را گرفته پائين کشيدم ولي او لباسش را از دستم کشيد و به منبر رفت و خطبه خواند.
گفتم: بخدا سوگند که سنت رسول خدا را تغيير داده ايد، گفت: اي ابو سعيد آنچه تو ميداني از بين رفت، گفتم: آنچه من ميدانم بهتر است ازآنچه نميدانم، مروان گفت نن چون مردم بعد از نماز براي شنيدن سخنان ما نمي نشينند لذا خطبه ها را جلوانداخته ايم.
مدرک:
کتاب الغدير ج 8 ص 263 علامه مجاهد شيخ عبدالحسين اميني متولد سال 1320 قمري در تبريز، متوفاي روز جمعه 28 ربيع الاخر سال 1390 قمري مطابق 12 تير ماه سال 1349 شمسي مدفون در کتابخانه مکتبه الامام اميرالمومنين در نجف اشرف.
((علت ننشستن مردم و گوش ندادن به خطبه ها اين بود که بني اميه و کارگزاران آنها به ساحت مقدس علي عليه السلام جسارت نموده و ناسزا گفته و لعن ميکردند، و مردم هم حاضر به شنيدن ان نبودند - ع ))
ابو سعيد خدري از فضلاء صحابه پيغمبر بود، اخبار بسيار از پيامبر نقل نموده، در دوازده غزوه از جنگهاي رسول اکرم شرکت نمود، در جنگهاي خلفاء مخصوصا در جنگهاي دوران خلافت علي عليه السلام حاضر بود، در سال 63 يا 64 يا 65 در مدينه از دنيا رفت.
مروان بن حکم بن ابي العاص پسر عموي عثمان، در زمان رسول اکرم متولد شد ولي آن حضرت را نديد چون پدرش را حضرت به طائف تبعيد نمود، در آنجا بودند تا عثمان بخلافت رسيد و آنها را به مدينه آورده مروان را کاتب و مشاور خود قرار داد.
مروان در زمان معاويه مدتي از طرف او عامل مدينه بود سپس عزل نمود، پس از مرگ يزيد بن معاويه به خلافت رسيد و با مادر خالد بن يزيد ازدواج نمود، بالاخره بسال 65 مادر خالد با کنيزانش او را کشتند، رسول خدا درباره پدر مروان فرمودن عليه و علي من يخرج من صلبه لعنة الله الا المومن منهم و قليل ما هم : بر او و بر کساني که از صلب او خارج ميشوند لعنت خدا باد، بجز اشخاص مؤمن ايشان که کم هستند.


11 - کتاب را ميزد

مردي از مسلمانان نزد عمر بن خطاب آمد و گفت: چون مدائن را فتح کرديم کتابي بدست آمد که در آن دانشهاي ايرانيان هست، عصر کتاب را گرفت و تازيانه برداشت، کتاب را با تازيانه ميزد و آيه: (( نحن نقص ‍ عليک احسن القصص )) را ميخواند و ميگفت: آيا داستاني بهتر و زيباتر از کتاب خدا هست ؟ اشخاص پيش از شما بدان جهت هلاک شدند که به کتابهاي دانشمندان و کشيشان توجه نموده و از تورات و انجيل غفلت نمودند تا آنکه علوم کتابهاي آسماني فراموش شده و ازبين رفت.
شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 12 ص 102
عمر بن خطاب عدوي از معاريف قريش و از دشمنان سرسخت اسلام و مسلمين بود، بعد از چهل مرد و يازده زن مسلمان شد، موقع هجرت همراه مسلمانان هجرت کرد، در تمام غزوات رسول اکرم شرکت کرد ولي مباشد قتال نميشد، در سال سيزده پس از وفات ابوبکر با تعيين و نصب او بخلافت رسيد، در زمان خلافت او فتوحات زياد نصيب مسلمانان شد، بالاخره بسال 23 هجري بدست ابولولو فيروز غلام مغيرة بن شعبه کشته شد.


12 - جواهرات کسري

موقعي که تاج و شمشير و کمر بند جواهر نشان کسري را نزد عمر بردند قيمت آنرا زياد ديد با تعجب گفت: مردمي که اين قدر چيزهاي نفيس را به بيت المال فرستاده اند و خيانت نکرده اند اشخاص امين و درستکار هستند، علي عليه السلام که حاضر بود فرمود: چون تو عفت کرده اي و خيانت نميکني ايشان هم ميورزند، اگر تو خيانت و شکم چراني ميکردي ايشان هم خيانت و شکم چراني ميکردند.
مدرک:
کتاب الکامل ج 2 ص 360 نوشته ابن اثير.
((مردم تابع سردمداران و روساي خود و ناظر اعمال ايشان هستند، اگر ايشان پاک و امين باشند مردم هم پاک و امين مي شوند، و اگر مشغول غارت و چپاول و مال اندوزي باشند مردم نيز دزد و خائن ميشوند - ع ))


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان به وبلاگ سعید خوش آمدید و آدرس saeed92.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 23
بازدید ماه : 23
بازدید کل : 9628
تعداد مطالب : 5
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


فال حافظ